آخرین جزئیات تشییع و تدفین هوشنگ ابتهاج
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۴۳۶۰۴
«سایه» رفته است، و ارغوانش حالا سایه انداخته است بر سر علاقهمندانی که پس از سالها درهای خانه هوشنگ ابتهاج را بازتر از هر روز دیگری یافته و در آن حضور پیدا کردهاند. در حالیکه روایتهایی از گذشته نقل میشود، خبرهایی نیز دربارۀ آیندۀ این خانه به گوش میرسد. «ارغوانم آنجاست/ ارغوانم تنهاست/ ارغوانم دارد میگرید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه رفتهاند؛ محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و حالا «سایه». از میان جمعی که در این خانه گرد هم میآمدند، کسی نمانده است.
اما درهای خانۀ هوشنگ ابتهاج در تهران که به روایت برخی بازدیدکنندگان سالها بسته مانده بود، از روز چهارشنبه (۱۹ مردادماه ۱۴۰۱)، پس از درگذشت او، به روی علاقهمندان باز شده است. شرکت سیمان تهران در این چند روز شرایطی را برای بازدید و پذیرایی از علاقهمندان به «سایه» و ارغوان خانۀ او فراهم کرده است و البته بناست تا چند روز دیگر پیکر این شاعر به این خانه بازگردد، با ارغوان وداع کند و سپس روانۀ رشت شود.
البته مدیرعامل شرکتی که در حال حاضر مالکیت خانۀ سابق ابتهاج را دارد، میگوید که درهای این خانه پیش از این نیز بسته نبوده است و علاقهمندان میتوانستند از ارغوان بازدید کنند.
علاقهمندانی که برای بازدید از خانۀ «سایه» آمدهاند، در گوشهگوشۀ این فضا به یکدیگر از «سایه» میگویند، عدهای هم البته آمدهاند تا محتواهای تصویری تازهای را دربارۀ ارغوان به فضای مجازی برسانند. درحالی که عموماً مراقبانی برای حفاظت از خانه و ارغوان به چشم نمیخورد، عدهای محدودیتهای اطراف ارغوان را کنار میزنند و با آن عکس میگیرند و برخی نیز بهگونهای دیگر نظم فضای سوگواری برای هوشنگ ابتهاج را مثلا با جابهجایی قاب تصویر او به هم میزنند.
درحالیکه گهگاه صدای شعرخوانی «سایه» هم به گوش میرسد، بنای خانه که به همان شکل اولیه حفظ شده است، توجه اغلب بازدیدکنندگان را به خود جلب میکند. البته بازدیدکنندگان هم صرفاً همه از عموم مردم نیستند، برای مثال احمد محیط طباطبایی از افرادیست که در روز شنبه (۲۲ مردادماه) برای بازدید از خانه حضور پیدا کرده است.
در فضایی که بازدیدکنندگان به آن مراجعه میکنند، کسی بهعنوان راهنما پاسخگوی پرسشهای علاقهمندان نیست اما براساس آنچه علیاصغر گرشاسبی، مدیرعامل و نایب رئیس هئیت مدیرۀ شرکت سیمان هگمتان به خبرنگار ایسنا میگوید، احمدعلی ابتهاج، عموی «سایه» مدیرعامل شرکت سیمان تهران بوده که مجتمع کناری محل سابق خانۀ هوشنگ ابتهاج نیز، دفتر کار و محل زندگی او بوده است.
به گفتۀ او، هوشنگ ابتهاج مازاد بر فعالیتی که در حوزۀ شرکت سیمان در محل این خانه داشته است، در طبقۀ پایین، نشستهای ادبی و هنری برگزار میکرده و کسانی چون محمدرضا شجریان در آن حضور پیدا میکردند. پس از این، او خانه را بنا به تمایل خود در سال ۶۳ یا ۶۴ به شرکت بهپاک میفروشد، و این شرکت نیز این خانه را در اواخر دهۀ هفتاد به شرکت سیمان تهران میفروشد.
گرشاسبی همچنین بیان میکند: «شرکت سیمان تهران در این ۲۰ سال همواره هزینه کرده تا این ساختمان را به شکل اولیه نگه دارد و این برای بازدیدکنندگانی که در این چند روز مراجعه میکردند، جالب بود. برنامهمان برای آینده هم همین است که این بنا را به عنوان یک یادگار فرهنگی، به همین شکل سنتی حفظ کنیم».
درحالیکه در زمان حضور خبرنگار ایسنا در محل خانۀ ابتهاج نیز برخی علاقهمندان محدودیتهای ایجادشده برای نزدیک شدن به ارغوان را رعایت نمیکنند، مدیرعامل شرکت سیمان به نگرانیهایی که در سالهای اخیر برای حفظ این درخت داشتهاند اشاره میکند و میگوید که چندسالی است که ارغوان تحت کنترل کارشناسان کشاورزی است.
این در حالیست که به گفتۀ او، پس از این چند روز مانعی در زمینه ورود علاقهمندان به خانه و بازدید از ارغوان وجود نخواهد داشت.
علیاصغر گرشاسبی به برنامۀ تشییع پیکر امیرهوشنگ ابتهاج از این خانه نیز اشاره میکند و میگوید: آخر همین هفته قرار است پیکر ایشان را به تهران منتقل کنند و پس از برگزاری مراسم وداع در این خانه به رشت و قطعهای که قرار است به عنوان قطعۀ شاعران معاصر در این شهر آماده شود، منتقل و به خاک سپرده شود (گویا چهارشنبه، پنجشنبه). البته فضای اینجا کوچک است و مراسمی اینجا برگزار نمیشود و برنامۀ اصلی دست وزارت فرهنگ است.
در آن سوی خانه، محلی که گفته میشود به عموی هوشنگ ابتهاج تعلق داشته، موزۀ شرکت سیمان تهران نیز واقع شده است. عمارت اصلی آن متعلق به سیروس فرمانفرمائیان بوده که پس از چندسال به تملک فردی به نام منوچهر قراگوزلو درمیآید و در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۳ توسط او به بانک پارس رهن داده میشود تا اینکه در تاریخ ۱۱ بهمنماه ۱۳۴۳ توسط سیمان تهران خریداری میشود.
گویا برنامۀ شرکت سیمان این است که همۀ آثار و وسایل مربوط به احمدعلی ابتهاج را در این موزه حفظ کند و آثاری را نیز از هوشنگ ابتهاج به آن بیفزاید.
مدیرعامل شرکت مالک خانه دربارۀ اینکه امکان جابهجایی محل موزۀ هوشنگ ابتهاج به جایی در نزدیکی درخت ارغوان وجود ندارد؟ توضیح میدهد: در حال تدارک هستیم تا اگر لازم شد، بخشی از آثار استاد هوشنگ ابتهاج را در اینجا هم قرار دهیم اما باید با هماهنگی موزۀ شرکت سیمان تهران انجام شود. درست است که بنای این خانه منسوب به «سایه» است اما کل مجموعه از قدیم یکپارچه بوده و این یکپارچگی مجموعۀ برای ما ارزشمند است.
بهنظر میرسد بهزودی آثار مکتوب سایه به این خانه یا محل موزۀ شرکت سیمان اضافه میشوند.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: شرکت سیمان تهران مدیرعامل شرکت هوشنگ ابتهاج علاقه مندان برای بازدید چند روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۴۳۶۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل یکی از مدیران شهرداری تهران به دست همسرش
به گزارش خبرنگار مهر، ۱۲ بهمن ماه سال گذشته خبر فوت محمد امیرآبادی مدیرکل دفتر پایش برنامه، کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد شهرداری تهران توسط رسانهها و پایگاه خبری شهرداری تهران منتشر شد.
امیرآبادی استادیار مهندسی حمل و نقل در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال ۱۴۰۰ با حکم علیرضا زاکانی شهردار تهران به عنوان مدیرکل دفتر پایش برنامه، کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد شهرداری تهران منصوب شده بود.
اعضای بدن محمد امیرآبادی نیز پس از مرگش به بیماران نیازمند اهدا شد.
اما حالا مشخص شده قتل مدیر شهرداری تهران به دست همسرش صورت گرفته است.
ماجرای قتل مدیر شهرداری چه بود؟
ماجرا از این قرار است که ۱۲ بهمن زن جوانی با پلیس تماس گرفته و از مرگ شوهرش در خانه خبر داده است. همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم قرار بود امروز صبح همسرم بدنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.
در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گاز گرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.
این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبهرو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور میکنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی میکرد. احتمالاً خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگیاش پایان داده است.
دو مظنون برای قتل
در حالی که وی چنین ادعایی داشت، اما بررسیها نشان میداد مرد جوان کاملاً سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است. اختلافی که میتوانست انگیزهای برای قتل باشد.
بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسیها نشان میداد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز، با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او، خانه را ترک کرده است.
نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان میداد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات؛ به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.
دوربینها نشان میداد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر میرسید آرش بر اثر گاز گرفتگی جانش را از دست داده بود.
به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن بشدت به او حسودی میکرد
چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم او مرا به محل کارم رساند. نمیدانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.
باتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم، همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد میکردند. همه اینها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم میخواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمدهایی که به خانهاش داشتم، رابطهام با همسرش صمیمیتر شد و متوجه شدم که او نیز دلخوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطه مان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.
در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل او به بهانه دیدن مادرش، خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود وارد خانه شدم و به او داروی بیهوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.
در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شدهاند.
کد خبر 6098228